عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بر زلف یار تا که گره خورد کار ما ما را خـریـد احـمـد عـالـی تـبـار مـا پس رفت بر جهاز شـتر شهـریار ما سـنـجـیـد بـا ولایت حـیـدر عـیـار ما ذی الحجه شد به یُمن ولایت بهار ما میگفت مصطفی سخن از جانب خداست بعد از من این علی به جهان شاه و مقتداست هرکس جدا شود ز علی از خدا جداست هان! گوش کن کلام محمد چه آشناست یـادآوری عـهــد الـسـت و قــرار مـا در گـفـتـن پـیـام خـدا اهـتــمــام کـرد پس پیروی ز غیر علی را حرام کرد تا روز حشر بر همه حجت تمام کرد عـالـم به احـتـرام مـحـمـد قـیـام کـرد راضی شد از حبیب خودش کردگار ما دست خـدا و بـانی ایـجـاد، مـرتـضی بـر انـبـیا مـربی و اسـتـاد، مـرتضی تنها خـوشی این دل ناشـاد، مرتضی چون وعدۀ «یمت یرنی» داد مرتضی با شوق مـرگ میگـذرد روزگـار ما آن سروری که یکّـه یل کـارزار بود هرشب برای جمع یتـیـمان قرار بود لطفش به جن و انس و ملک بیشمار بود نعلین شاه هر دو جهان وصلهدار بود عـالـم فـدای وصـلـۀ نـعـلـیـن یـار ما از صحن او که هم دل و هم اختیار برد زائر برای سرمۀ چشـمش غـبار برد با یک امـیـد آمـده بـود و هـزار بـرد هـر کس ز خـانـۀ پـدری یادگـار برد انـگـشـتـری "دُر نـجـف" یـادگـار ما ریـزه خــوران اشــرف اولاد آدمـیـم هرجا رویم تحت عـنایـات پـرچـمـیم مدیـون روضهایم، اگر شـاد با غـمیم بعـد از غـدیـر چـشم به راه محـرمیم گـریـه بـرای خـون خـدا اعـتـبـار مـا روح عـبـادت از تن کـعـبه جـدا شده رفته حسین و سعی و صفا بیصفا شده خـون خـدا مـسـافـر دشـت بــلا شـده بـا اهـل بیت راهـی کـرب وبـلا شده برده ست فکر غـارت خـیمه قرار ما |